اكبر(اكثر) العیب ان تعیب ما فیك مثله
ح/353 نهج البلاغه
ترجمه:
بزرگترین عیب آن است كه ، عیبى را كه درخود دارى ، بر دیگران عیب بشمارى!.
شرح : كسانى هستند كه عیب و ایرادى را كه در اعمال و رفتار خودشان وجود دارد،نمى بینند و به حساب نمى آورند، اما همینكه آن عیب را، در شخص دیگرى ببینند، زبانبه عیبجویى و انتقاد باز مى كنند، و همه جا و پیش همه كس ، از عیب آن شخص سخن مىگویند .
براى مثال : گاهى كسى را مى بینم ، كه براى حقوق انسانى دیگران ، ارزشقائل نیست ، حق مردم را پایمال میكند، دستمزد كارى را كه دیگران برایش انجام دادهاند نمى دهد، یا كم و با تاءخیر میدهند، قول و قرارهاى خود را به هم میزند، و وعدههایى را كه به مردم داده است انجام نمى دهد. اما همین شخص ، به محض آنكه دیگرى ،كمترین حق او را پایمال كند، یا دستمزدش را یك ریال كمتر یا یك روز دیرتر بدهد،یا با او مختصرى بد قولى كند، یا وعده یى را كه به وى داده است انجام ندهد، فریادشبه آسمان میرود، و همه جا، از آن شخص ، عیبجوئى و انتقاد میكند. شاعرى ، در همینمعنى گفته است :
ببرى مال مسلمان و چو مالت ببرند
داد و فریاد بر آرى كه : مسلمانى نیست !
امام علیه السلام مى فرماید: این خود، بزرگترین عیب است كه تو، عیبى را درمردم ببینى و آن را زشت و ناپسند بشمارى و زبان به انتقادش بگشایى ، در حالیكه خودتنیز، شبیه همان عیب را داشته باشى ، ولى به آن توجه نكنى.
البته ، منظور اماماین نیست كه وقتى در دیگران عیبى را دیدى كه خودت نیز شبیه آن عیب را دارى ، همینكافى است كه عیب دیگران را به زبان نیاورى ، و در عوض ، عیب خودت نیز، سر جایش باقىبماند. بلكه ، منظور این است كه وقتى ، عیب دیگران ، باعث ناراحتى ما شد، هوشیارباشیم و فورا به خود آئیم و ببینیم كه آیا خود ما نیز، آن عیب را داریم یا نه ؟ واگر دیدیم كه خودمان نیز، دارى همان عیب هستیم ، در صدد بر طرف كردن آن بر آئیم ،زیرا آن عیب ، همانطور كه در وجود دیگران ، ما را ناراحت كرده است ، در وجود ما نیزباعث ناراحتى دیگران خواهد شد .
برچسب ها :
<-TagName->